ترس در بچهها را چطور مدیریت کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۸۲۰۸
«مامان من میترسم.» «از چی دخترم؟» «نمی دونم از همه چی، مثلا مومو» «مومو؟»
«بله، غول شاخ دار، هیولای آدم خوار، همین پرده اتاقم که داره تکون میخوره، کی تکونش میده! نکنه دزد بیاد یا جادوگر بیاد تو اتاق من! مامان من شبا تا نصفه شب نمیتونم بخوابم از ترس و سرمو میکنم زیر پتو...»
اینها بخشی از ترسهای کودکانه است، قطعا بزرگ ترها به این ترسها میخندند، شاید شما هم به آن خندیده باشید، اما این خنده نشان از فراموشی دوران کودکی و تخیلات کودکانه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
بلا هایی که «داد زدن» بر سر کودکتان میآورد!گاه پیش میآید این ترسها در کودکی تشدید شده و به یک اختلال تبدیل میشود، اینطور است که میبینیم برخی بزرگسالان از یک مورد خاص مثل یک وسیله، یک شی، یک حیوان، حشره، جنازه، ارتفاع یا هر چیز دیگری میترسند و مجبور میشوند برای درمان این فوبیا، اقدام کنند یا تا آخر عمر با این ترس زندگی کنند.
حال تصور میکنید والدین برای مدیریت ترسهای کودکانه که با تخیلات بچهها عجین شده است، چطور میتوانند رفتار صحیح داشته باشند که هم به ترس بچهها دامن نزنند و هم باعث رفع این ترس در آنها شوند و حتی چطور از شکل گرفتن آن میتوانند جلوگیری کنند.
*کودکتان را نترسانید
گاه پیش میآید که والدین برای آرام کردن لحظهای بچهها یا جلب توجهشان، آنها را از موجودات خاص مثل حیواناتی، چون سگ و گربه، حشرات، هیولا یا افراد خاص در آشنا و غریبهها میترسانند، اما غافل هستند که این ترس در ناخودآگاه بچهها تا بزرگسالی خواهد ماند. کودک، چون فرقی بین خیال و واقعیت نمیداند، ترساندن یا آگاهی دادن به او درباره بچه دزد یا هر چیز دیگری تنها باعث وحشت و ترس شدید و اضطراب و عدم اطمینان او میشود. دکتر «ماندانا اکبری نژاد»؛ مشاور و روانشناس کودک و نوجوان درباره ترس در کودکان میگوید: «کودکی که از سگ میترسد تا بزرگسالی این ترس در وجودش باقی خواهد ماند یا در تاریکی نمیتواند بیرون از منزل برود یا داخل اتاق خواب خود بخوابد. اینطور است که شاهدیم خیلی بچهها در سنین بالای ده سال به تنهایی نمیخوابند و حتما باید برق اتاقشان روشن باشد، یکی از والدین نزد آنها بخوابد یا در کنار پدر و مادرشان بخوابند.
راهکار این است که برای جلب توجه بچهها از روشهای دیگری استفاده کنید و سعی کنید آنها را از افراد یا حیوانات نترسانید، بلکه احتیاط در برقراری ارتباط را به آنها آموزش دهید.»
*اجازه دهیم بچهها درباره ترس هایشان صحبت کنند
برخی پدر و مادرها اجازه نمیدهند بچهها درباره ترس هایشان صحبت کنند، به همین خاطر این مسائل مسکوت میماند و در تخیلات و ناخودآگاه بچهها تبدیل به غولهای هیجانی منفی بزرگ میشود. چه باید کرد؟ دکتر اکبری نژاد میگوید: «پدر و مادر باید اجازه دهند، بچهها درباره تخیلات و ذهنیت هایشان صحبت کنند، از ترس هایشان بگویند، حتی اگر خنده دار باشد. به این مثال توجه کنید:
ـ مامان من میترسم... ـ از چی میترسی عزیزم؟ ـ از مومو؟ ـ مومو چه شکلیه عزیزم؟ بیا عکسشو با هم بکشیم.
ـ اها این خانومه مومو هست، به نظرم لازمه یک کم به موهاش و سرو وضعش برسیم. نظرت چیه موهاشو کوتاه کنیم؟ لباس قشنگ تنش کنیم؟ بیا با هم درستش کنیم.
گاه لازم است ترسهای بچهها را روی کاغذ نقاشی کنید. زمانی که درباره اش صحبت میکنند. از آنها بخواهید که شکل ترس هایشان را بکشند و بعد به آن یک شکل با مزه و خنده دار بدهید.
مثلا فرزند شما از جادوگر در یک سریال میترسد، شکل آن را با هم بکشید، قدری روی سرو وضعش کار کنید و لباس هایش را مرتب کنید یا رنگ بزنید، بعد هم به فرزندتان بگویید که حالا این جادوگر از ما تشکر میکند که به او رسیدیم و نجاتش دادیم.
مثال دیگر فرزند شما میگوید که از دزد میترسد. شما هم به او بگویید که بیایید دزد را نقاشی کنیم. بعد به او بگویید که «دزد از کجا به خانه ما میآید؟ او هم به طور مثال میگوید: «از پنجره». بعد از او سوال کنید: «حال اگر دزد از پنجره بیاید، ما چه کار میتوانیم بکنیم؟» فرزندتان هم میگوید: «زیر نردبان خانه سوزن میریزیم تا دزد پایش روی سوزنها برود و به زمین بخورد، بعد هم فرار کند. یا اینکه میگوید برق به درب اتاق وصل میکنیم تا وقتی دست به دستگیره زد، برق او را بگیرد» بعد هم شما به او میگویید که حالا بیا، اینها را نقاشی کنیم. اینها بخشی از تخیلات بچهها است که با ترس آمیخته شده، اما اگر قالب طنز به خود بگیرد، درجه هیجان منفی اش کاهش پیدا میکند»
*ترسهای کودک تان را نقاشی کنید و بعد هم به آن بخندید
نکته آموزشی اینجا این است که به همراه فرزندانتان، ترسهای آنها را روی کاغذ بیاورید و نقاشی کنید و با کمک هم آن را تبدیل به یک موضوع خنده دار کنید، همین باعث میشود که وقتی آن تصویر یا نگرانی به ذهن او برسد، همراهش قصههای خنده دار ما هم ضمیمه شده و در ذهنش بالا بیاید و بار هیجانی ترس او کاهش پیدا کند.
نکته دیگر، بدتر از بی تفاوتی به احساس ترس کودکتان، پاسخ غلط به او است. دکتر اکبری نژاد در این خصوص میگوید: «این جمله: «دیگه نمیخوام چیزی درباره جادوگر یا دزد بشنوم!» را به فرزندتان نگویید. ترس از واکنش پدر و مادر، کودک را قطعا عذاب خواهد داد. در مقابل کودکی که میداند، میتواند آزادانه از احساسات خود بگوید، این پیام را از پدر و مادر میگیرد: «احساسات تو برای من مهم است، هر وقت خواستی من در کنارت هستم، تو برای من مهم هستی» در نتیجه توصیف احساسات، امکان صحبت درباره آن موقعیت و یافتن راه حل فراهم میشود.»
*به عنوان پدر و مادر، ترس هایتان را کم کنید
خیلی از ترسهای بچهها ناشی از ترسهای پدر و مادر هایشان است. مادرهای زیادی هستند که خودشان از حیوانات میترسند و همین ترس به فرزندانشان هم منتقل میشود.
دکتر اکبری نژاد میگوید: «چندی پیش مراجع بزرگسالی داشتم که میگفت فوبیای سوسک رهایش نمیکند و مدام احساس میکند که در زندگی و بدنش ساری و جاری است. وقتی او را روان درمانی کردیم، متوجه شدم که مادرش در دوران کودکی به شدت از سوسک میترسیده و حتی زمان جنینی هم چندین بار پیش آمده بوده که سوسک ببیند و بترسد، همین ترس به کودکش نیز منتقل و باعث فوبیای این دختر شده است.»
حال شاید پدر و مادری بگوید که وقتی از چیزی میترسند، چه کار باید بکنند؟ در بسیاری از اوقات بزرگسالها میتوانند ترس هایشان را کنترل کنند و بر آن سرپوش بگذارند، به طوری که بچهها متوجه آن نشوند و اگر هم این ترسها شدت زیاد دارد، لازم است که به متخصص مراجعه کنند تا ترس هایشان از هر چیزی کاهش پیدا کند.
مثال دیگر اگر یک زنبور وارد خانه شما شد، نگویید: «وای وای، زنبور آمد» این به کودک ترس از زنبور یا هر موجود دیگر را القا میکند و رابطه صحیح کودک با حیوانات و طبیعت را مختل میکند. بهتر است بگویید: «اخی چه زنبور زیبایی به خونه ما اومده، یا عجب کفش دوزک یا جیرجیرکی، اما خونش که اینجا نیست، اشتباهی از پنجره ما باز بوده، اومده. باید هدایتش کنیم بره بیرون، برسه به خونش».
گاه لازم است برای اثبات اینکه هیچ مورد ترسی در زمان تاریکی و شب وجود ندارد، ساعتی در رختخواب همراه فرزندتان باشید تا احساس امنیت بگیرد یا با هم زیر تخت یا کمد را وارسی کنید تا متوجه شود که چیزی برای ترسیدن نیست و یا اینکه یک شب خواب کوچک کنار تختش روشن بگذارید تا اتاقش کامل تاریک نباشد.
*بچهها را از خدا نترسانید
ترس از خدا مطلقا نباید برای بچهها ایجاد شود، سنین کودکی، زمان شناساندن زیبایی، عظمت و جلال خداوند است، هر تفکری که خدا را از بچهها بگیرد، به انسان و بشریت خیانت کرده است؛ بنابراین بهترین حالت این است که پدر و مادر در کودکی از مهربانی، رحمت و زیبایی خداوند بگویند، بچهها نباید از عتاب و خشم خداوند وحشت کنند. دکتر اکبرنژاد میگوید: «برخی والدین برای اینکه به اصطلاح خودشان فرزندانی مومن تربیت کنند، آنها را از خدا میترسانند، مثلا میگویند: «اگر به حرف پدر و مادرت گوش ندهی، خدا جهنم میبرت، آتیش تو دهنت میریزه یا میسوزونتت!»
*چه جملاتی بگوییم، چه جملاتی نگوییم
بهتر است پدر و مادر با گفتن جملاتی مثل «نترس، شجاع باش، دیگه بزرگ شدی، برای تو زشته، بقیه میبینن و.» سعی در حذف ترس کودک نکنند. چرا که این جملات نه تنها مشکلی حل نمیکند بلکه خطر پاک کردن صورت مسئله را دارد. ترس کودک را اعم از اینکه به جا و درست یا نادرست و نابجا باشد، بپذیرید و در پی راه حلی برای درمان آن باشید. در صورتی که این ترس تبدیل به یک اختلالی شده باشد که باعث آزار او و شما شده، بهتر است از یک درمانگر کودک و نوجوان کمک بگیرید.
*از قرار دادن بچهها در موقعیتهای ترسناک بپرهیزید
دیدن فیلمهای ترسناک بدون هیچ محدودیتی یا حضور در هر مکانی یا خواندن کتابهای ترسناک، میتواند در تشدید ترسهای فرزندتان اثرگذار باشد. حواستان به این نکات هست؟ مخصوصا که تابستان سرگرمی بسیاری از کودکان آپارتمان نشین تماشای انیمیشنها و فیلمها هست. روانشناس کودک در این خصوص میگوید: «شاید بهتر باشد در این زمینهها به والدین سختگیر تبدیل شویم و با وضع قوانینی محدود کننده و سفت و سخت، مانع پدید آمدن ترسهای ریشهای و ماندگار در او شویم. گاهی خواندن یک کتاب یا دیدن فیلمی ترسناک، جرقهای برای خیال پردازیهای گسترده و ترسناک در کودک است و به مرور نیز تشدید میشود. ممانعت و کنترل شما در این زمینه مانع بروز ترس در کودکتان شده و به او کمک میکند تا دوران خردسالی بدون ترسی را تجربه کند.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تربیت فرزندان ترسیدن اکبری نژاد ترس هایشان پدر و مادر بچه ها بچه ها خنده دار بعد هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۸۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
باید و نبایدهای تعامل با کودکان چاق
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، اگر شما نگران وزن کودکتان هستید میتوانید از مراقبین سلامت مانند پزشک خانواده، متخصص اطفال و متخصص تغذیه کمک بگیرید. آنها میتوانند شما را در خصوص چگونگی حمایت از فرزندتان و همچنین هر گونه خدماتی که کودک شما ممکن است به آن نیاز داشته باشد، کمک کنند.
از مقصر جلوه دادن کودک بپرهیزید
نوجوانان و جوانان میتوانند به دلایل مختلفی که فراتر از کنترل و رفتارهای آنهاست، دچار اضافه وزن شوند که اغلب اوقات این دلایل پیچیده است. کودکانی که با وزنشان مشکل دارند اغلب تعصب، تبعیض و قلدری را تجربه میکنند. نکته اساسی این است که شما از مقصر دانستن کودکتان بشدت بپرهیزید و به جای آن سعی کنید موارد ساختاری که در ایجاد افزایش وزن نقش دارد را دریابید. درک بهتر موارد گفته شده به عنوان شروع کار میتواند به شما در حمایت عملی از کودکتان کمک کند.
وزن کودک در جریان زندگی میتواند تحت تاثیر تداخلات ژنتیک، تجربههای اوان کودکی و محیط اطرافش قرار گیرد. افزایش وزن کودک را میتوان زمانی انتظار داشت که کودک در محیطی غذا بخورد، بازی کند و یاد بگیرد که فعالیت بدنی کم و مصرف بالای غذاهای ناسالم غنی از انرژی، ارزان و در دسترس با مقادیر بالای چربی و قند و شکر تبلیغ و ترویج داده میشود. افزایش وزن اغلب اوقات پاسخ طبیعی بدن به محیط غیر عادی است. علاوه بر این، کودکان گاهی اوقات درگیر غذای ناسالم میشوند تا با استرس و بیحوصلگی مقابله کنند یا خودشان را از احساس اضطراب و ناراحتی برهانند.
سعی کنید بدون قضاوت با کودکان صحبت کنید
این که کودکان بدانند شما زمانی که آنها نگران هستند بدون هیچ گونه قضاوتی در کنارشان هستید، بسیار اهمیت دارد. از صحبت با زبان سرزنشگر و هم چنین خطاکار شمردن کودک و دادن بازخوردهای منفی در خصوص شکل بدن دیگران و حتی خودتان بپرهیزید. این مورد میتواند برای عزتنفس کودک مضر باشد و باعث شود که آنها برای صحبت با شما احساس راحتی نکنند.
شروع صحبت در خصوص اضافه وزن و چاقی به زبان مادری میتواند شروع خوبی باشد. اولویت دادن به فرد و نه شرایطی که در آن قرار دارد میتواند مشکل کسانی که درگیر اضافه وزن و چاقی هستند را یک مشکل انسانی جلوه دهد و اجازه ندهد شرایط آنها هویتشان را تعریف کند. برای مثال: «شخصی با اضافه وزن و چاقی و نه شخص چاق».
سعی کنید شما مکالمه با کودکتان را شروع کنید و از او بخواهید هر گاه فکر و احساسی در خصوص وزن بدنش داشت با شما در میان بگذارد. اگر کودک شما بازخورد منفی در خصوص وزنش داشت، سعی کنید دلیل این موضوع را کشف کنید. به دقت به کودک گوش بدهید و سعی نکنید از نگرانی آنها ساده بگذرید یا آن را کماهمیت جلوه دهید. اگر متوجه شدید که کودک یا بزرگسال دیگری کودک شما را مورد آزار و اذیت قرار میدهد که میتواند به صورت آنلاین و یا حضوری اتفاق بیفتد، در اسرع وقت به آن رسیدگی کنید.
سعی کنید عزت نفس و نقاط قوت آنها را در حوزههای دیگر که به وزن کودک ارتباط ندارد مورد تشویق و تمجید قرار دهید. برای مثال: «من به این که شما برای امتحان با پشتکار درس خواندید افتخار میکنم یا من عاشق رفتار مهربانانه شما با برادرت هستم.»
مکالمه مفید داشته باشید
در زمانی که تغییرات در محیط دیجیتال به سرعت اتفاق میافتد، نکته حایز اهمیت این است که از تهدیدهایی که سلامت روان و تندرستی کودکتان را به مخاطره میاندازد آگاه باشید، زیرا این مورد به ظاهر بدن و اعتماد به نفس ارتباط دارد. این موارد میتواند شامل موارد زیر باشد:
پستهایی که در شبکههای اجتماعی گذاشته میشود که معمولا وزن را به صورت یک کلیشه در میآورند و یا اختلالات غذاخوردن را ترویج میدهند و بازاریابی مداوم غذاهای ناسالم که کودکان را هدف قرار میدهد.
شما باید مشتاق ایجاد محیط امنی برای مکالمه با کودکتان باشید. میتوانید با پیشدستی کردن برای ایجاد فرصت صحبت در خصوص سلامت روان و این که چطور رفتارهای آنلاین میتواند بر سلامت و تصویری که کودکان از خود دارند اثر بگذارد، شروع کنید.
میتوانید موارد زیر را برای شروع مکالمه در خصوص وزن با کودکتان مورد توجه قرار دهید:
از کودکتان سوالات باز (مانند چه احساسی داری؟ یا در مدرسه چه خبر است؟) بکنید و از آنها بخواهید احساساتشان را بیان کنند.
از کودکتان برای این که به شما اعتماد کرده است تشکر کنید تا بتوانید احساس امنیت را در او به وجود آورید.
در حالی که تصدیق میکنید غذا خوردن سالم و حفظ وزن سلامت میتواند چالش برانگیز باشد، مزایای سلامت بهتر را مورد تاکید قرار دهید.مثبت و حمایت کننده باشید.
رفتارهای سالم را مورد توجه قرار دهید
به طور کلی به جای تمرکز بر کاهش وزن بر اهداف سلامتی تاکید کنید، مگر این که مراقبین بهداشتی بخواهند که شما به کاهش وزن توجه کنید. رفتارهای غذاخوردن سالم و فعالیت بدنی یک شبه به صورت عادت در نمیآید، بلکه نیازمند زمان، تلاش و مراقبت از جانب شما و کودکتان است تا این تغییرات ادامهدار باشد. احتمال خیلی کمی دارد که تغییرات زیاد و ناگهانی در رژیم غذایی و شیوه زندگی کودکتان نتیجهبخش باشد. این کار حتی میتواند برای سلامت کودک مضر باشد. تغییرات زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که کوچک، تدریجی، افزایشی و با حمایت کل خانواده باشد.
بهترین الگوی ممکن برای کودکتان باشید. غذاهای مغذی و تازه مانند میوهها و سبزیها را انتخاب کنید، فعالیت بدنی را تشویق کنید و خواب کافی را ترویج دهید و از این که با کودکتان در خصوص وزن افراد دیگر بازخورد منفی دهید بشدت بپرهیزید.
این که وزنتان چقدر است اهمیتی ندارد. شما میتوانید به کودکتان با انجام رفتارهای سالم کمک کنید. گروههای غذایی مختلف را با هم بشناسید، یاد بگیرید که چه مواد مغذی به عنوان غذای سالم مورد نیاز بدن است و درباره اینکه که چرا بعضی از غذاها انتخاب بهتری از غذاهای دیگر هستند، با هم صحبت کنید.
تمام سعی و تلاش خود را بکنید تا از مصرف غذاها و نوشیدنیهای فوق فرآوری شده که غنی از نمک، شکر و چربی هستند، جلوگیری کنید، اما از تلاش برای منع کامل بعضی از غذاها بپرهیزید، زیرا این مورد میتواند اثر معکوس داشته باشد و باعث مصرف بیشتر آنها شود. بیشتر غذاهایی که بصورت آماده به مصرف یا اصطلاحا «بگیر و ببر» عرضه میشود غنی از چربی، شکر، و نمک بوده و خیلی باعث رفع گرسنگی نمیشود. به جای آن، میان وعدههایی که سالم بوده و گرسنگی را برطرف میکند مانند برشهایی از میوها و سبزیها و ماست ساده را در دسترس قرار دهید. مصرف آب را به عنوان نوشیدنی اصلی به جای نوشیدنیهای میوهای حاوی شکر مد نظر قرار دهید و در مورد غذاها و نوشیدنیهایی که در خانه در دسترس است جانب احتیاط را رعایت کنید.
از زمان با هم غذاخوردن لذت ببرید
هر زمان که امکانپذیر است غذا را تهیه کرده و با هم به صورت یک خانواده میل کنید. این بهترین فرصت برای صحبت درباره انتخابهای غذای سالم و تمرین مصرف آنها است. غذا را به کودک به اندازه مناسب برای کودک بدهید و اگر کودک هنوز گرسنه است اجازه دهید برای مقادیر بیشتر غذا درخواست کند. داشتن زمان مشخص برای وعدههای اصلی و میان وعده (ها) کمک میکند تا به کودک آموزش دهید که به جای ریزهخواری در طی روز باید زمان مشخصی برای غذا خوردن داشته باشد.
شادمانی را در فعالیت بدنی و حرکات روزمره پیدا کنید
فعالیت بیرون از خانه و فعال بودن را در قالب خانواده تشویق کنید. از سن ۳ سالگی به بالا کودکان باید روزانه حداقل یک ساعت فعال باشند. اما این مورد میتواند بصورت پشت سرهم نباشد و به زمانهای کوچکتر ۱۵ الی ۲۰ دقیقه تقسیم شود. برای کودکان کوچکتر میتوانید بازیهایی مانند دنبال هم کردن و توپبازی را انجام دهید. اگر امکان دارد برای عبور و مرور، راه رفتن و دوچرخهسواری را به جای استفاده از ماشین در نظر بگیرید. از ورزشهای تیمی در مدرسه و یا خارج از آن حمایت کنید. این کار میتواند فعالیت بدنی را لذتبخشتر کند و همزمان ارتباطات کودکان را نیز بهبود ببخشد.
سلامتی نه وزن
از این که در این فرایند فقط وزن را مرکز توجه قرار دهید، پرهیز کنید و توجه بیشتری را به مزایای رفتارهای غذاخوردن سالم و فعالیت بدنی در کل خانواده معطوف کنید. این موارد برای حمایت از رشد و تکامل کودکان تا بزرگسالی و افزایش ایمنی و سلامت عاطفی مورد نیاز است. در حقیقت ایجاد تغییرات مطلوب در سطح خانواده میتواند به پیشگیری از رژیم غذایی نادرست و یا داشتن مشکلات غذا خوردن در آینده کمک کند.
بهترین راه برای حمایت از خوشبختی و سلامت کودکتان، این است که او بداند تحت هر شرایطی شما در کنار او خواهید بود. با لذت بردن از خوراکیهای سالم و انجام فعالیت بدنی به صورت خانواده شما میتوانید به کودکتان کمک کنید تا در ایجاد تغییرات مثبت و شیوه زندگی سالم احساس تنهایی نکند و بداند که این موارد فراتر از کاهش وزن است.
انتهای پیام/